می خــواهم از ستیــز بگویم
زان فصـل بـرگ ریــز بگویم
بسیـــار گفتــه ام ز شهیـدان
بگــذار بــــاز نیـــز بگــویم
از آن به جـای مـانده بـدن ها
در پشــت خاکریــز بگــویم
خمپـاره را نـه روی کنــم بـاز
از جســم ریــز ریــز بگویم
از خون و خاک و آتش و فریاد
از درد و سینــه خیـز بگویم
در ره حفظ وطن ما ترک سر خواهیم کرد
حمله به هر دشمنی چون شیر نر خواهیم کرد
چون به بیباکی و مردی شهره دهیریم ما
در ره حق سینه خود را سپر خواهیم کرد
مردپرور خاک کردستان مرا پرورده است
وحدت این بوم و بر را بیشتر خواهیم کرد
دشمن بیمایه را گو دل نسوزاند به ما
ما به چشم خصم میهن نیشتر خواهیم کرد
ما که خود از کید بدخواهان ایران آگهیم
دوستان را از بد دشمن خبر خواهیم کرد
مرغ دانائیم و ما را جای در این دام نیست
چون هما هر جا که دل خواهد سفر خواهیم کرد
درد یاران را به جان از روی رغبت میخریم
پیروی از رهبر صاحبنظر خواهیم کرد
در پی فرمان رهبر هر زمان با جان و دل
آنچه شاید سعی و جهد پرخطر خواهیم کرد
ظاهر ما را مبین در سینه ما آتشی است
روزی این آتشفشان را شعلهور خواهیم کرد
دشمن ایرانزمین را غرقه در خون میکنیم
پایگاه خصم را زیر و زبر خواهیم کرد
شد نمایان قدرت ما در بر اهل جهان
نام ملک مسلمین را مفتخر خواهیم کرد
شاهد ما را نگر با دشمن بیآبرو
فتح خرمشهر را مد نظر خواهیم کرد
پیرو دین محمد مخلص مولی علی
از کرامات امامان ما ظفر خواهیم کرد
شیر حق یاری نماید از دفاع مسلمین
خصم دون را زین تولی، خون جگر خواهیم کرد
با وجود رهبری دانا و آگاه و دلیر
سرفرازیها به دنیا مسمر خواهیم کرد
حمله بر آزادگان ( مردوخ ) از نامردمی است
ما جدل با دشمن پرخاشگر خواهیم کرد
شاعر : ناصر یمین مردوخی کردستانی